icon--black icon--white
کارگاه آموزش جامع قراردادنویسی فارسی بعدی در تاریخهای ۱۶-۱۷-۱۸ آبان ۱۴۰۳ برگزار گردید. اطلاعات بیشتر
کارگاه قراردادهای مشارکت در تاریخهای ۲۹-۳۰ آذرماه ۱۴۰۳ برگزار می شود. اطلاعات بیشتر
کارگاه آموزش جامع مناقصات در تاریخ ۲۸ آذرماه ۱۴۰۳ برگزار می شود. اطلاعات بیشتر

ترجمه تخصصی قرارداد

ترجمه به زبانهای دیگر

ضرورت ترجمه تخصصی

یکی از ضروریات سازمانی، در اختیار داشتن قراردادها و اسناد قراردادی به زبان های دیگراست. در این میان، دغدغه مدیران یک سازمان این است که آیا ترجمه متون قراردادی از انگلیسی به فارسی یا از فارسی به انگلیسی یکسان باشد؛ خصوصا اگر در متن قراردادی که به زبان انگلیسی امضا شده است، به ماده ای اشاره شده است و در آن قید شده که در صورت تعارض بین متن فارسی و انگلیسی، متن انگلیسی اولویت دارد. آیا می توان ترجمه این اسناد را در این موقعیت به دست مترجمین عمومی یا حتی مترجمین متون حقوقی سپرد؟

اشتباهات ترجمه

مثلاً دیده شده است که کلمه Execute در ترجمه متون قراردادی به «اجرا کردن» ترجمه شده است؛ در حالیکه در زبان تخصصی قراردادی به معنای امضای قرارداد است. به عبارت زیر توجه کنید:

 .THIS AGREEMENT is made and executed the 1th day of December, 2019, by and between Seller and Buyer

 این جمله به این معنا نیست که قرارداد در تاریخ یک دسامبر ۲۰۱۹ از سوی فروشنده و خریدار اجرا گردید بلکه باید ترجمه شود که قرارداد حاضر در تاریخ یک دسامبر ۲۰۱۹ بین خریدار و فروشنده منعقد گردید.

یا مثلاً مترجمین عمومی یا حقوقی عبارت Custom Duties را به وظایف و تکالیف عرفی ترجمه می کنند، در حالیکه این عبارت به معنای عوارض گمرکی است. به مثال زیر توجه کنید:

.The bidder is to quote the price of the items excluding custom duties & taxes and port handling/other charges

The Supplier shall be entirely responsible for all applicable taxes, custom duties, VAT and other levies imposed or incurred inside or outside Iran

در دو جمله بالا عبارت Custom Duties به معنای عوارض گمرکی است.

از چه کسی ترجمه اسناد قراردادی را بخواهیم؟

با لحاظ اینکه ترجمه عمومی اسناد قراردادی به هیچ وجه پاسخگویی نیاز شما نیست و حتی دارالترجمه های رسمی عموما از عهده این کار بر نمی آیند و عملا اسناد ترجمه شده بطور کلی با محتوای قراردادی در بسیاری موارد مغایر است لذا کانون قراردادنویسان ایران امکان ارائه ترجمه تخصصی اسناد قراردادی را فراهم نموده است. 

ترجمه تخصصی با ترجمه عمومی ویا حتی حقوقی فرق می کند و قراردادنویس متخصص است که می تواند ترجمه خوبی از اسناد قراردادی ارائه نماید.

Professional translation differs from general or legal translation, and the specialist in contract drafting is an expert who can provide a proper translation of the contract as you wish

ترجمه متون قراردادی-کانون قراردادنویسان ایران

برخی کلمات و اصطلاحات تخصصی در حوزه قراردادنویسی که برگرفته از کتاب آیین تنظیم قراردادهای بین المللی  تالیف احمد متولی و سمانه کافتری-انتشارات مجد می باشد در لینک حاضر قابل مشاهده است.

مالک قطعی    absolute owner
هم مرز    abutting
تجهیزات جانبی-لوازم جانبی    accessories
تعهد تبعی    accessory/‎ secondary obligation
تصادفات ناوبری    accidents of navigation
حوادث بنادر، اسکله‌ها و کانال‌ها    accidents to harbors’
docks, canals
انجام دادن-به انجام رساندن    accomplish
سود متعلقه    accrued interest
اذعان کردن    acknowledge
تصاحب-تملک    acquisition
اکتساب آدرس جدید    acquisition of new address
مفاصا    acquittance
اقامه دعوی    action
اعمال خدا    acts of god
افعال، خطاها يا ترك فعل‌ها    acts, errors, or omissions
هزینه واقعی    actual cost
هزینه واقعی حمل    actual freight cost
تعارض واقعی یا احتمالی    actual or potential conflict
خسارت کلی واقعی    actual total loss
تاخیر واقعی    actual delay
داوری که قواعد رسیدگی و شرایط آن تابع نظر طرفین یا داور است-نوعی داوری خصوصی که برای موضوعی خاص به صورت  موردی تشکیل می‌شود    ad hoc arbitration
منطبق نمودن با شرایط تغییر یافته    adapt to the changed circumstances
انطباق قرارداد    adaption of contract
اضافه نمودن    add
پوشش بیمه ای متناسب    adequate insurance coverage
مجاور-دیوار به دیوار    adjacent
با حکم قضایی فیصله دادن-فرض کردن    adjudge
تعدیل کردن    adjust
تعدیل    adjustment
پیش پرداخت    advance payment
ضمانت نامه بانکی پیش پرداخت    advance payment bank guarantee ‪(APBG)‬
ضمانت پیش پرداخت    advance payment guarantee ‪(APG)‬
شرایط جوی بد که به طور منطقی قابل پیش بینی نباشد    adverse weather conditions not reasonably anticipated
بانک ابلاغ کننده    advising bank
تاثیر گذاشتن    affected ‪(to be)‬
طرف متاثر {از فورس ماژور}    affected party
شرکت‌های وابسته    affiliates
اضافه نمودن امضا    affix signature
بعد از دریافت اخطار مربوطه    after receiving written notice thereof
سن    age
مجموعا    aggregate of
مجموعا    aggregately
طرف آسیب دیده-طرف متضرر    aggrieved party
توافق نمودن طرفینی بر دنبال نمودن متناسب اقدام    agree mutually an appropriate course of action
قیمت توافقی    agreed price
پست هوایی    airmail
بارنامه هوایی    airway bill
انتقال دادن    alienate
کلیه اسنادی که با منبع ذکر شده‌اند    all documents incorporated by reference
کلیه حق الزحمه‌ها و هزینه‌های داور و رسیدگی    all fees and expenses of the arbitrator and hearing
عدم ایفای تعهد ادعایی    alleged default
سهمیه-مقرری    allowance
اجازه داشتن تنها تا جایی که برای ... لازم است    allowed only to the extent necessary for
تغییر دادن-عوض کردن    alter
اصلاح – تغییر    alteration
شرایط قراردادی جایگزین    alternative contractual terms
روش‌های جایگزین حل اختلاف    alternative dispute resolution methods
ابهام    ambiguity
اصلاح کردن    amend
اصلاح-اصلاحیه    amendment
حل و فصل دوستانه    amicable settlement
استهلاک    amortization
مستهلک کردن    amortize
مبلغ    amount
مبلغ به حروف    amount in letters/words
مبلغ به عدد    amount in number
به میزان    amounting to
مستمری    annuity
ضد رشوه    anti-bribery
پیش بینی شده    anticipated
تاخیر قابل پیش بینی    anticipated delay
نقض تعهد قابل پیش بینی    anticipatory breach
عدم ایفای تعهد قابل پیش بینی    anticipatory non-performance
ضد فساد    anti-corruption
ضد پولشویی    anti-money laundering
عتیقه    antique
عیوب آشکار    apparent defects
حضور شاهد    appearance of the witness
وسیله-تجهیزات    appliances
قانون حاکم    applicable law
متقاضی    applicant
درخواست به دادگاه یا محکمه داوری دادن    apply to a court or arbitral tribunal
منصوب کردن داور    appoint arbitrator
انتصاب امین، متولی یا متصدی برای پیمانکار به نفع غرما    appointment of any receiver, trustee or custodian for the contractor for the benefit of creditors
اختصاص دادن    appropriate
مدت مناسب    appropriate time
تایید صورت وضعیت    approval of invoice
ملزومات و متعلقات    appurtenances
داوری پذیر بودن اختلاف    arbitrability of dispute
رای داوری    arbitral award
جریان رسیدگی داوری    arbitral proceeding
محکمه داوری    arbitral tribunal
داوری اداره شده بوسیله ...    arbitration administered by the …
جلسه داوری و کلیه روندهای رسیدگی    arbitration hearing and all proceedings
قواعد داوری    arbitration rules
داور    arbitrator
امتناع داور    arbitrator’s refuse to act
استعفای داور    arbitrator’s resign
وقفه افتادن    arise vacancy ‪(to)‬
ناشی شده از    arising out of
ناشی از یا مربوط به قرارداد    arising out of or related to the agreement
اجور معوقه    arrears of rent
اقلام ارزشمند و قدیمی    articles of value or antiquity
به عنوان دلیل برای تعدیل    as ground for adjustment

از تاریخ    as of
در سریع ترین زمان ممکن بعد از وقوع آن    as promptly as possible after its occurrence
ادعای حالت فورس ماژور    assertion of a force majeure event
احراز صلاحیت    assertion of jurisdiction
مال    asset
واگذار کردن -انتقال دادن    assign
واگذار شونده    assignee
واگذاری-انتقال    assignment
واگذارنده    assignor
ذی نفعان    assigns
اجرت المسمی    assize rent
بسیار مطلوب    at a premium
در هر زمانی    at any time
بر حسب هزینه    at cost
اعتبار اسنادی دیداری    at sight letter of credit
در سریع ترین زمان ممکن    at the earliest practicable time
در محلی که مشخص شده در    at the location specified in
با نرخ    at the rate of
در زمان انعقاد قرارداد    at the time of the conclusion of the contract
حكم توقيف يا ضبط مال (بنا بر دلايل قانوني)    attachment
رای داوری    award
آگاه شدن از هرگونه قصور یا عیب    aware of any fault or defect ‪(become)‬
اجاره عقب افتاده    back rent
اعتبار اسنادی اتکایی    back to back letter of credit
باقی مانده مبلغ    balance of the payment
انتقال بانکی    bank transfer
ورشکسته    bankrupt
ورشکستگی    bankruptcy
اجاره دربست    bare hull charter
اجاره دادن دربست (بدون خدمه)    bareboat charter party
اجاره دربست    barepole charter
مقصر تلقی شدن    be deemed to be in default of
اقتضای جبران شدن نداشتن    be incapable of being cured
تقبل نمودن هزینه‌های فسخ    bear the costs and expenses of termination
حاوی اطلاعات بودن    bear the information
تحمل کردن هزینه    bear the risk of loss
نامعتبر شده و اثری ندارد    become void and have no effect
تجاوز-جنگ    belligerence
رای حضوری    bench ruling
ذی نفع    beneficiary
به کسی واگذار کردن(از راه وصیت) -وقف کردن    bequeath
ضمانت شرکت در مناقصه    bid bond-tender bond
بارنامه دریایی    bill of lading
متعهد نمودن    bind
ملتزم کردن-التزام گرفتن از    bind over
داوری الزام آور    binding arbitration
کولاک شدید    blizzard
انفجار    blowout
تضمین    bond
افزایش دادن قیمت    boost the price
تحریم معاملاتی-بایکوت    boycott
نقض تعهد یا نقض تعهد ادعایی    breach or alleged breach
نقض تعهدی که برای ... روز جبران نشده باقی مانده است    breach which remains unremedied for … days
تجاوز به ملک دیگری    breach of a close
نقض تعهد    breach of obligation
نقض وظیفه    breach of the duty
طرف ناقض {تعهد}    breaching party
طرح دعوی    bring claim
ساخت-ساختمان    building
روز کاری    business day
خریدار    buyer
هزینه و کرایه حمل در بندر مشخص شده    C&F (cost & freight)…‪(named port of destination)‬
حساب کردن-محاسبه کردن    calculate
مطالبه کردن ضمانت نامه    call on guarantee
احضار کردن شاهد    call witness ‪(to)‬
کنسل کردن    cancellation
غیر قابل اجتناب از طریق اعمال تلاش معقول از سوی طرف متاثر {از فورس ماژور}    cannot be avoided by exercise of reasonable diligence by the affected party
عنوان    caption
بی توجهی-مسامحه    carelessness
حمل    carriage
حمل کننده    carrier
انجام دادن-اجرا کردن    carry out
اجرا نمودن رای داوری    carry out any award
اجرا نمودن خدمت    carry out service
وصول وجه حین تحویل کالا    cash on delivery
مسبب نقض تعهد اساسی قرارداد شدن    cause a fundamental breach of the contract
سبب تاخیر    cause for the delay
موجب توقف دادن کارها از سوی پیمانکاران فرعی شدن    cause subcontractors to cease work
بانک مرکزی ایران    CBI ‪(central bank of Iran)‬
تمام شدن-موقوف کردن-توقف    cease
واگذار کردن    cede
سقف قیمت    ceiling amount
گواهی بیمه    certificate of insurance
تصدیق کردن-تضمین کردن    certify
مهلت-انقطاع-پایان    cessation
واگذاری-نقل و انتقال    cession
تغییر دادن-تغییر    change (to) -change
احاله به دادگاه دیگر    change of venue
اجاره دادن دربست شناور    charter ‪(to)‬
اجاره دادن شناور    charter party
اجاره دادن به کسی    charter to somebody
موجر (کشتی یا شناور)    charterer
چک    cheque
هزینه، کرایه حمل و بیمه در بندر مشخص شده
    CIF ‪(cost, insurance & freight-named port of destination)‬
کرایه حمل و بیمه تا مقصد مشخص شده    CIP ‪(carriage and insurance paid)‬
آشوب مدنی    civil commotions
نافرمانی مدنی    civil disobedience
بی نظمی مدنی-اغتشاش مدنی    civil disorder
اختلال مدنی    civil disturbance
مقام نظامی یا شهری    civil or military authority
جبران (خسارت) مدنی    civil remedy
ادعا    claim
مطالبه کردن خسارات    claim damages ‪(to)‬
ادعاهایی که از سوی شخص ثالث مطرح شده    claims brought by a third party
داوری تجمیع شده    class action ‎/ class-wide/‎ class arbitration
اعتبار اسنادی پوششی    clean reimbursement letter of credit
بستن شدن بنادر، اسکله‌ها یا کانال‌ها    closing of harbors, docks or canals
بارنامه زمینی    CMR/TRUCK way bill
قانون مالیات های مستقیم    code of direct taxation
سکه    coin
بیمه اتکایی    coinsurance
تشریک مساعی کردن    collaborate ‪(to)‬
همکاری    collaboration
تضمین-وثیقه    collateral guarantee
تقصیر در قبال عمل غیر-فرض تقصیر در قبال عمل غیر    collateral negligence
وصول کردن    collect ‪(to)‬
وصول (مبلغ)    collection
مسوولیت تضامنی    collective guarantee
مجموعا    collectively
رنگ    color
توطئه کارگران    combination of workmen
معتبر شدن    come into effect/force
پایان یافتن    come to the end
آغاز کردن    commence
تاریخ شروع    commencement date
بیمه بازرگانی    commercial insurance
ملک تجاری    commercial property
کمیسیون    commission
مرتکب تخلف یا عدم ایفای تعهد ... شدن    commit a violation or default in…
مرتکب نقض قرارداد شدن    commit breach of contract
کالا    commodity
سرداور    common arbitrator
مکاتبه    communication
گارانتی شرکتی    company guarantee
الزام به ایفای تعهد کردن    compel the performance of obligation
برای کارهای تحویل شده واقعی و مورد قبول جبران شدن    compensated only for work actually delivered and accepted
رقابت کردن    compete
حوزه قضایی ذی صلاح    competent jurisdiction
رقابت    competition
اتمام    completion
انطباق    compliance
موافقت کردن-برآوردن    comply
رعایت نمودن استانداردهای بین المللی    comply with the international standards
متشکل بودن از    composed of/consist of
شامل بودن-دربر داشتن    comprise
مصالحه کردن-سازش کردن-سازش    compromise
تصاحب اجباری    compulsory acquisition
عیوب پنهان    concealed defects
انعقاد جلسه دادرسی    conclusion of such hearing
اداره کردن داوری    conduct arbitration
محدودیت‌های محرمانگی    confidentiality restrictions
اعتبار اسنادی تایید شده    confirmed letter of credit
ضبط کردن (ضمانت نامه)    confiscate
آتش سوزی مهیب    conflagration
ناسازگار بودن-تعارض داشتن    conflict
تعارض قوانین    conflict of laws
عمل آگاهانه    conscious act
روزهای متوالی    consecutive days
رضایت دادن -رضایت    consent (to) - consent
مرجع رسیدگی مورد رضایت طرفین    consent jurisdiction
اثر تعلیق    consequence of suspension
پیامد نقض تعهد    consequence of the breach
خسارات غیر مستقیم    consequential damages
امین {اموال}    conservator
قیم یا امین    conservatorship
دریافت کننده کالا    consignee
کالا-محموله    consignment
تجمیعی    consolidated
داوری تجمیع شده    consolidated arbitration
تشکیل دادن    constitute
عدم ایفای تعهد/نقض تعهد شمرده شدن/محسوب گردیدن    constitute ‎/ considered default/to be a breach of, …
ساخت    construction
تفسیر کردن    construe
مصرفی    consumable
مالیات بر مصرف    consumption tax
شامل بودن-دارا بودن    contain
همزمان    contemporaneous
اعتراض کردن-ایراد گرفتن    contest
ادامه دادن    continue
کلیه گواهی بیمه‌ها را تماما معتبر نگهداشتن    continue in full force and effect all policies
اجرای مستمر    continued operation
قرارداد ضمانت    contract of guarantee
پیمانکار    contractor
به دلیل عدم ایفای تعهد پیمانکار    contractor default ‪(for)‬
تناقض-مغایرت    contradiction
تقصیر نسبی (تقصیر طرفین به نسبت است)    contributory negligence
حاکم    controlling
قانون حاکم    controlling law
اختلاف    controversy
برگزار کردن جلسه    convene a meeting
برای راحتی استفاده    convenience of use
جریمه قراردادی    conventional fine
واگذار کردن-انتقال دادن (ملک)    convey
همکاری کردن    cooperate
همکاری    cooperation
اقلام تحت کپی رایت    copyrighted materials
گارانتی شرکتی    corporate guarantee
اصلاح کردن نقض تعهد    correct default
تدابیر اصلاحی    corrective measures
فساد    corruption
هزینه    cost
جدول شکست هزینه    cost breakdown structure ‪(CBS)‬
هزینه اعمال حق غرامت    cost of enforcing any right to indemnification
هزینه تعقیب قضایی    cost of pursuing
بالاسری    cost plus
ادعای متقابل    counterclaim
همتا    counterpart
ایفای تعهد متقابل    counter-performance
دادگاه دارای صلاحیت قضایی    court having jurisdiction
پوشش    coverage
با وارانتی محدود از تاریخ خرید پوشش داشتن    covered by limited warranty from the date of purchase
کرایه حمل تا مقصد مشخص شده    CPT ‪(carriage paid to)‬

تخريب (ناشي از انفجار)    cratering
معتبر    creditable
عقیده    creed
عیب قطعی-عیب بحرانی    critical defect
چکی که قابل نقد کردن نیست    crossed cheque
تجمعی-تجمیعی    cumulative-cumulatively
مجموعا    cumulatively
قابل جبران    curable
جبران کردن نقض    cure the breach
محدودیت ناشی از حکومت نظامی و خاموشی    curfew restriction
متولی-امین-متصدی    custodian
عوارض گمرکی    custom duties
تاریخ مبنا (برای محاسبه یا تحلیل)    cut-off date
گردباد    cyclone
خسارت به مال مادی شخص ثالث    damage to the third party's tangible property
تحویل در مکان مشخص شده    DAP ‪(delivered at place -named place of destination)‬
تحویل در ترمینال    DAT ‪(delivered at terminal -named terminal at port or place of destination)‬
تاریخ بازگشت به {ایفای} تعهدات    date of resumption of obligations
تحویل در مقصد مشخص شده با پرداخت عوارض    DDP ‪(delivered-duty paid … -named place of destination in the country of importation)‬
اجاره قطعی    dead rent
دچار وقفه یا بی تکلیفی شدن    deadlock
مرگ    death
مانع شدن-ممنوع کردن    debar
ممانعت-جلوگیری    debarment
منع شدن یا معلق گردیدن    debarred or suspended ‪(become)‬
اعلام عدم ایفای تعهد    declaration of default
کاهش دادن-کم کردن    decrease
کسر کردن    deduct
کسر {بیمه ای}    deductible
مکسوره    deduction
فسخ شده تلقی می‌شود    deemed to have been terminated
قصور کردن-قصور-عدم ایفای تعهد    default (to), default
نقض تعهدات    default on obligations
عدم ایفای تعهد منجر به خسارت    default resulting in damage
طرف ناقض {تعهد}    defaulting party
عیب-نقص    defect
عیب در مهارت و مواد    defect in workmanship and materials
معیوب-ناقص    defective
ایفای تعهد ناقص    defective performance
محصول معیوب    defective product
دوره مسوولیت برای {رفع}عیوب    defects liability period
عیوبی که ظاهر شده    defects to be appeared
عیوبی که افشا شده    defects to be disclosed
عیوب کشف شده    defects to be discovered
عیوبی که آشکار شده    defects to be evident
عیوب مشخص شده    defects to be found
عیوب مشاهده شده    defects to be observed
دفاع کردن از کسی از و در برابر    defend somebody from and against
پرداخت معوق    deferred payment
اقدام ناقص    deficiency action
عیب در-کاستی در    deficiency in
تعریف کردن-مشخص کردن    define
تاخیر کردن-به تاخیر‌انداختن-تاخیر    delay (to) , delay
تاخیر موجب ... شد    delay caused in ...
تاخیر بیشتر از ... روز/هفته    delay exceed … days/weeks
تاخیر در تحویل    delay in delivery
تاخیر در تحویل ِ    delay in delivery of
تاخیر در ایفا {ی تعهد}    delay in performance
تاخیری که بوجود می‌آید    delay that arise
تاخیر و اسقاط    delay and waiver
هر تاخیری که به موجب  بند ... باشد    delay falling within the sub-clause …‪(any)‬
تاخیر در تحویل بنا بر دلایل غیر مجاز متجاوز است از ...    delay in delivery for non-excusable reasons exceed …
تاخیر از ناحیه    delay on the part of
تاخیر یا مدارا    delay or forbearance
تاخیری که بدوا به موجب  ... ایجاد شده است    delay which are primarily caused by …
تحویل با تاخیر    delayed delivery
طرف تاخیر کرده    delayed party
نمایندگی دادن-محول کردن به    delegate
نمایندگی    delegation
نقض تعهد عمدی    deliberate default
مشخص کردن-ترسیم کردن    delineate
مبالغ معوق    delinquent amounts
تحویل دادن-تحویل    deliver
باید به صورت دستی تحویل گردد    delivered by hand
تحویل شده از طریق پیک    delivered by messenger
آدرس تحویل    delivery address
هزینه حمل    delivery cost
تاریخ تحویل    delivery date
حمل رایگان    delivery free
موارد تحویل شده که معیوب باشد    delivery item contain any defects
زمان تحویل اولین قسمت از محموله یا کالا    delivery lead time
مکان تحویل    delivery location
حواله تحویل-فهرست کالای در حال حمل    delivery note
اعلامیه تحویل-اخطار تحویل    delivery notice
دستور تحویل کالا-دستور حمل    delivery order
برنامه تحویل    delivery schedule
محقق شدن تحویل    delivery shall take place/occur on
شرایط تحویل-نحوه تحویل    delivery terms
زمان تحویل    delivery time
اجاره دادن دربست (بدون خدمه)    demise charter party
ملک مورد اجاره    demised premises
اثبات کردن نقض تعهد    demonstrate breach
درنگ کردن-معطل کردن    demure
معین کردن (ارز)-تخصیص دادن به (ارز)    denominate ‪(currency)‬
نرخ استهلاک    depreciation rate
مشتق شده-انشقاقی    derivative
وصف    description
توصیفی-تشریحی    descriptive
طراحی کردن-طراحی    design (to), design
تخریب ماشین آلات، تجهیزات، کارخانجات    destruction of machines, equipment, factories
از بین بردن مال    destruction of property
رقابت زیان آور    destructive competition
به تفصیل گفتن (اطلاعات)    detail ‪(information)‬
توسعه-گسترش    development
اثر مستقیم و موثر بر ایفای تعهدات    direct and effective affect on the performance on the obligations
ضمانت مستقیم/غیر مستقیم    direct/indirect guarantee
معلولیت    disability
طرفی که محروم شده    disadvantaged party
عدم توافق    disagreement
هزینه (پرداخت شده)    disbursement
آزاد کردن ضمانتی    discharge a guarantee
شکایت انضباطی    disciplinary grievance
افشا کردن    disclose
طرف منتشر کننده    disclosing party
افشاء    disclosure
ادامه ندادن خدمات/کارها    discontinue services/works
کشف کردن خطا    discover error
کشف    discovery
تبعیض قایل شدن    discriminate
تبعیض    discrimination
ارسال کردن کالا    dispatch of product
تحویلِ-تسلیمِ    disposal of
در اختیار قرار دادن    dispose
اختلاف-اختلاف کردن    dispute
مبلغ مورد اختلاف    disputed amount
اختلافات مترتب بر قرارداد    disputes involving contract
اختلافات مترتب بر تفسیر، موارد کاربرد یا نقض تعهد ادعایی مفاد قرارداد    disputes involving the interpretation, application or alleged violation of provisions of agreement
مخرب    disruptive
انحلال    dissolution
تغییر استفاده دادن    divert to other use
افشا کردن    divulge
حداکثر تلاش را نمودن برای حل و فصل از طریق مذاکره    do their best to settle down by means of negotiation
مستندسازی    documentation
اولویت داخلی    domestic preference
غرامت مضاعف    double indemnity
پیش پرداخت    down payment
زمان وقفه-زمان تلف شده    down time
کم کردن قیمت    drop in price
خشکسالی    drought
بدهی-سررسید-مقرر-قابل پرداخت    due
مراقبت مقتضی و تدابیر جایگزین منطقی    due care and reasonable alternative measures
به موجب دلیل مقتضی    due cause ‪(for)‬
به سبب شرایط خارج از کنترل    due to circumstances beyond control
نمایندگان مجاز قانونی    duly authorized representatives
کپی کردن از داده و اطلاعات    duplicate the data and information
باز کپی کردن    duplication
پایداری محصول یا خدمت    durability of a product or service
دوره-بازه    duration
برای بازه    duration of ‪(for a)‬
عوارض    duties
منزل مسکونی    dwelling
فسخ زودهنگام قرارداد    early termination of agreement
درآمد حاصله    earned income
زلزله    earthquake
برای سهولت ارجاع    ease of reference ‪(for)‬
حق ارتفاق    easement
حق العبور    easement of access
اثر فسخ-اعتبار فسخ    effect of termination
تاریخ نفوذ    effective date
راه حل کارآمد و عادلانه برای مشکل    efficient and equitable solution to the problem
منقضی شدن-سپری شدن    elapse
پرداخت واجد شرایط    eligible payment
تحریم    embargo
داور اضطراری    emergency arbitrator
پرسنل    employees
رابطه کارگری-کارفرمایی    employer-employee relationship
نقد کردن ضمانت    encash the guarantee
بازداشتن یا حفظ مالکیت چیزی    encumber or reserve title of something
مانع    encumbrance
تاب چیزی را آوردن    endure
الزام آوری    enforceability
متعهد کردن-به خدمت گرفتن-متعهد شدن    engage
به خدمت گرفتن فردی برای ارائه خدمت    engage somebody to provide service
اخذ خدمات فردی جهت ایفای ...    engage the services of one to perform …
افزودن قیمت    enhance the price
توسعه    enhancement
مستلزم بودن    entail
معتبر شدن    enter into effect
فریفتن-جلب کردن    entice
تمامیت قرارداد    entire agreement
شخص    entity
کارآفرین-مدیر موسسه اقتصادی بزرگ    entrepreneurs
واگذار کردن ایفای تعهد به شخص دیگر    entrust performance to another
مساوی با-برابر با    equal to
موازنه قرارداد    equilibrium of the contract
تجهیز    equipment
اثبات معیوب بودن تجهیز    equipment prove defective
دادرسی بر مبنای انصاف، داوری یا دادرسی اداری    equitable, arbitration or administrative proceeding
تعدیل    escalation
عیوب ذاتی    essential defects
احراز کردن نقض تعهد    establish breach
املاک    estate
دوره تخمینی    estimated duration
قیمت تخمینی    estimated price
مقررات رقابت در جامعه اروپا    European community competition rules
هر حادثه ای که قابل پیش بینی، کنترل یا اجتناب نیست یا طرف مرتبط نمی تواند بر آن غلبه کند    events which could not be predicted, controlled, avoided or overcome by the relative party
تعهد مشروط-تعهد اتفاقی    eventual obligation
برای هر هفته تاخیر    every week's delay ‪(for)‬
ارزش شواهدی    evidentiary value
بدون    ex
تحویل درب کارخانه
    ex works… ‪(ex factory, ex mill, ex fram, ex warehouse)‬
متجاوز شدن    exceed
تبادل اطلاعات    exchange of information
نرخ تسعیر    exchange rate
معافیت    exclusion
معافیت در خصوص ... جاری نخواهد بود    exclusion shall not apply to
انحصاری    exclusive
بدون    exclusive of
مالکیت انحصاری    exclusive ownership
رابطه انحصاری    exclusive relationship
به طور انحصاری    exclusivity
تاخیر مجاز    excusable delay
اجرا کردن-امضا نمودن    execute
اجرای قرارداد واگذاری به نفع غرما    execution of assignment for the benefit of creditors
اعمال حق    exercise of right
اعمال مراقبت و مهارت منطقی    exercise reasonable skill and care
تبرئه كردن-مبرا كردن    exonerate
اثر مورد انتظار بر برنامه زمانی    expected impact on schedule
مدت زمان مورد انتظار/تخمینی برای رسیدن    expected/estimated time of arrival ‪(ETA)‬
رویه داوری سریع    expedited arbitration procedure
هزینه    expense
منقضی شدن    expire
اجاره بها    explicit rent
استفاده از حق مالکیت معنوی    exploit IP right
انفجار    explosion
سلب مالکیت، مصادره، توقیف یا ملی شدن    expropriation, requisition, confiscation or nationalization
تمدید کردن    extend
قابل تمدید    extendable
تمدید    extension
خاتمه-انقضاء    extinction
انقضای قرارداد    extinction of contract
اسقاط تعهد-انقضای تعهد    extinction of obligation
پرداخت اضافی    extra payment
قصور کردن-قصور ورزیدن    fail
در انتصاب داور قصور نمودن    fail to appoint an arbitrator
رعایت نکردن    fail to comply with
اصلاح نکردن اشتباه    fail to correct error
جبران نکردن نقض {تعهد}    fail to cure the breach
برقرار نداشتن الزامات    fail to maintain requirements
مطابقت نکردن ِ    fail to meet the
اجرا نکردن ِ    fail to perform
خراب شدن در استفاده تجاری معمولی در دفتر    fail under normal commercial office use
عیب-نقص-قصور    failure
عدم ایفای تعهد ناشی از    failure is caused by
عدم ایفای تعهد    failure of perform/‎ failure to perform
تقصیر در ایفای تعهد    failure to perform obligation
قصور یا تاخیر در ایفای تعهدات    failure or delay in the performance of obligations
قصور در رعایت کردن    failure to comply with
قصور در انجام تعهد    failure to fulfill obligation
قصور در ایفای تعهد    failure to perform
قصور در احراز شرط-قصور در واجد شرطی بودن    failure to satisfy conditions
رقابت منصفانه    fair competition
ارزش مناسب    fair value
ارزش منصفانه خدمات انجام شده    fair value of services performed
وضعیت خانوادگی    familial status
زمین زراعی    farm land
تحویل کنار کشتی
    FAS ‪(free alongside ship-named port of shipment)‬
نقص/عیب مبطل قرارداد    fatal defect
تحویل به حمل کننده    FCA ‪(free carrier -named point)‬
بدون اجرت    fee-free
اجرت-عوارض    fees
برش‌های فیبر    fiber cuts
ضمانت شرافتی    fiduciary bond
پر کردن درخواست داوری    fill a demand for arbitration
ارائه دادخواست ورشکستگی اختیاری    fill a voluntary petition in bankruptcy
نهایی و الزام آور برای طرفین    final and binding upon the parties
قیمت نهایی    final price
تاوان    fine
آتش سوزی    fire
مقطوع    firm
پست درجه یک هزینه پرداخت شده    first class prepaid post
اولین درخواست کتبی    first written demand
درست کردن    fix
پرداخت به موقع و ثابت    fixed onetime payment
قیمت ثابت    fixed price
منصوبات-منضمات (ثابت)    fixtures
قیمت ثابت    flat rate
سیل    flood
تغییر-نوسان    fluctuation
تحویل روی عرشه کشتی    FOB (free on board)…‪(named port of shipment)‬
برای    for
برای مدت زمان    for length of time
فورس ماژور    force majeure
ضبط کردن (ضمانت نامه)    forfeit
ایجاد، تفسیر، نقض تعهد یا خاتمه مربوطه    formation, interpretation, breach or termination thereof
فورا    forthwith
فسیل    fossil
مشخص شود که نقض {تعهد} کرده است    found to have breached
فرانشیز    franchise
کلاهبرداری کردن    fraud
تدلیس با جعل    fraudulent misrepresentation
داوری که بر اساس قواعد انصاف داوری می‌نماید    free arbitrator
رقابت آزاد    free competition
عاری بودن از عیب ساختاری    free from any defect in manufacture
بدون هرگونه تعهدی نسبت به    free from any obligation of
خالی از عیوب بودن    free from defects
عاری بودن از عیوب در جنس و کارکرد    free from defects in material and workmanship
بازار آزاد    free market
بدون هزینه-مجانی    free of charge
تعمیر یا جایگزینی قطعه بدون هزینه    free repair or item substitution
حمل کردن-کرایه حمل    freight (to) , freight
هزینه حمل    freight charge
فورواردر حمل    freight forwarder
از هر سببی    from any cause
ایفای تعهد کردن    fulfill obligation
نقض تعهد اساسی    fundamental breach
عدم اجرای اساسی- عدم ایفای تعهد اساسی    fundamental non-performance
انجام دادن-تهیه کردن    furnish
تهیه کردن اطلاعات    furnish information
انجام دادن پرداخت    furnish payment
انجام دادن خدمت    furnish service
پرداخت بعدی-پرداخت اضافی    further payment
تاخیر بیشتر    further delay
هویت جنسیتی    gender identity
هدیه    gift
به قبض دادن    give delivery
دریافت شده با تلفاکس    given by telefax
باید به صورت کتبی داده شود    given in writing
ضمانت حسن انجام تعهدات    good performance guarantee
کالا    goods
حاکم بودن    govern
قانون حاکم    governing law
احکام یا مقررات حکومتی    governmental decrees or regulations
واگذار کردن لیسانس    grant license
انعام-پاداش    gratuity
اعتبار اسنادی با شرط سبز    green clause letter of credit
شکایت    grievances
ناخالص    gross
تقصیر فاحش    gross negligence
مبالغ ناخالص پرداختنی    gross payable amount
افزایش مبلغ جهت ناخالص نمودن    gross up
اجاره عرصه    ground rent
ضمانت دادن-ضمانت کردن    guarantee
دوره گارانتی    guarantee period
اعتبار اسنادی مستقیم    hand on letter of credit
در اختیار قرارداد دادن    hand over possession of
معلولیت    handicap
هزینه اداره کردن    handling charge
شرط عسر و حرج    hardship clause
دارای مسوولیت بیشتر نبودن    have no further liability
خطرات و ریسک‌ها    hazards or risks
عنوان    heading
وضعیت سلامت    health status
تاریخ رسیدگی    hearing date
عیوب مخفی    hidden defects
بالا بردن مبلغ    hike
مانع شدن-به تاخیر‌انداختن    hinder
اجاره کردن-اجیر کردن-اجاره دادن    hire
اجاره کردن از کسی    hire from somebody
اجاره دادن به کسی    hire to somebody
اجاره به شرط تملیک    hire-purchase
مستاجر    hirer
برگزار کردن جلسه رسیدگی    hold a hearing
اجاره کردن    hold by lease
بدون ضرر نگهداشتن کسی از و در برابر    hold harmless somebody from and against
{معتبر} نگهداشتن بیمه    hold insurance‪(to)‬
دارنده حق مالکیت معنوی    holder of IP right
عملیات خصمانه    hostility
هزینه ساعتی/ روزانه    hourly/daily charge
تندباد    hurricane
طوفان شدید    hurricane
غیرقانونی    illegal
پرداخت فوری    immediate payment
معافیت از مالیات    immunity from taxation
آسیب زدن به تعهد - مخدوش نمودن تعهد    impair obligation
داور بی طرف    impartial arbitrator
مانع اجرای تعهدات قراردادی مستقیما و از منظر قانونی شدن    impede directly and legally the execution of the contractual obligations
مانع-محظور    impediment
رقابت ناقص    imperfect competition
اجرا کردن-انجام دادن    implement
اجرا کردن پروژه    implement project
عوارض گمرکی ورود و خروج    import and export customs fees
مالیات و عوارض بر واردات    import duties and taxes
وضع مالیات بر خدمت کردن    impose tax on service
ایفای نادرست تعهد    improper performance of an obligation
بهبود - ارتقاء    improvement
قصور انتسابی    imputed negligence
بنا بر اختیار کامل    in absolute discretion
در هر حالتی و به هر صورت    in any manner whatsoever
نقدی    in cash
در رقابت با    in competition with
مطابقت با مشخصات استاندارد    in conformity with standard specifications
قاصر-خاطی-متخلف    in default
در غیاب- ناقضِ- در نقض    in default of
در دو نسخه    in duplicate
به صورت موقت    in perpetuity/perpetual
بنا بر میزان درجه سهل انگاری    in proportion to degree of negligence
در تعلیق بودن    in suspension ‪(to be)‬
به مبلغ    in the amount of
در طول اجرای قرارداد    in the course of performing the contract
در صورت نقض تعهد    in the event of a breach
درصورتی که حداکثر حاصل نگردد    in the event that no majority may be formed
به مبلغ    in the sum of
به موقع    in time
به طور کلی یا جزیی    in whole or in part
مقصر قلمداد شدن تحت قرارداد    in default under this contract
عدم توانایی    inability
جبران ناقص-جبران ناکافی    inadequate remedy
ناتوان شدن از انجام وظایف داوری    incapable of performing arbitrator’s functions ‪(to become)‬
پاداش    incentive pay
آغاز-شروع    inception
خسارات تبعی-خسارات عارضی    incidental damages
شامل    inclusive of
سطح درآمد    income level
مالیات بر درآمد    income tax
درج کردن    incorporate
افزایش دادن    increase
متحمل شدن-{خسارت} دیدن    incur
دریافت کننده غرامت    indemnified party
پرداختن غرامت به کسی از و در برابر    indemnify somebody from and against
پرداخت کننده غرامت    indemnifying party
ضمانت نامه-سند تضمین خسارت    indemnity bond
سند تضمین خسارت    indemnity bond
پوشش غرامت    indemnity coverage
شخص مستقل    independent entity
وادار کردن یا تاثیر گذاشتن بر کسی    induce or influence somebody
طراحی صنعتی    industrial design
ملک صنعتی    industrial property
عدم نفوذ    ineffective
حادثه اجتناب ناپذیر-فورس ماژور    inevitable accident
اطلاعات تهیه شده یا تحصیل شده از ارتباط (قراردادی)    information provided or derived from relationship
نقض تعهد (حقوق معنوی) کردن    infringe
عیوب ذاتی    inherent defects
مدت اولیه    initial term
قرار (صادره دادگاه)-ممنوعیت معاملات    injunction
توقف    insolvency
متوقف-مفلس    insolvent
قسط-پرداخت قسطی    installment
داوری از طریق موسسه    institutional arbitration
برطرف نشدنی-فایق نیامدنی    insuperable
مال قابل بیمه    insurable property
بیمه کردن شخص دربرابر چیزی    insure somebody against something
بیمه گر    insurer
قیام-فتنه    insurrections
یکپارچگی    integration
حقوق مالکیت معنوی    intellectual property rights
عمل عامدانه    intentional act
اعمال عمدی زیان آور    intentionally tortious acts
منفعت    interest
مانع شدن    interfere with
مانع    interference
پرداخت میانی    interim payment
واسطه    intermediate
تفسیر کردن    interpret
طغیان آب-سیلاب    inundation
نامعتبر    invalid
اختراع    invention
تحقیق-بررسی-رسیدگی    investigation
صورت وضعیت کردن -صورت وضعیت    invoice(to), invoice
صورت وضعیت کردن    invoicing
استناد کردن به نقض تعهد به عنوان دلیلی برای ...    invoke the breach as a ground for
مالکیت معنوی به محض ایجاد، متعلق به ... است    IP is belong to the … upon its creation
تعهدات بدون تردید    irrecusable obligations
پرداخت بی قاعده    irregular payment
جبران ناپذیر    irreparable
غیر قابل مقاومت    irresistible
غیر قابل برگشت-غیر قابل فسخ    irrevocable
اعتبار اسنادی غیر قابل برگشت    irrevocable letter of credit
بانک صادرکننده    issuing bank
بنا بر صلاحدید خود    its convenience ‪(for)‬
مسوولیت تضامنی    joint and several guarantee
ضمانت مشترک-تعهد مشترک    joint bond
سهل انگاری دوجانبه و همزمان طرفین    joint or concurrent negligence of the parties
مشارکت    joint venture
رای قضایی    judgment
قضاوت بر اساس رای داوری    judgment upon the award
داور قانونی (داوری که از طریق دادگاه انتخاب می‌شود)    judicial arbitrator
جبران خسارت به حکم دادگاه    judicial remedy
تشریفات قضایی    juridical procedures
حوزه قضایی-صلاحیت قضایی    jurisdiction
صلاحیت دادگاهی    jurisdiction of the courts of
هرگونه سبب قابل توجیه    justifiable cause ‪(any)‬
منظم نگهداشتن اطلاعات    keep information in good order
معتبر نگهداشتن بیمه مال نزد ...    keep insured with … property
دانش فنی    know-how
عمل آگاهانه    knowing act
اختلافات کارگری    labor disputes
اختلالات کارگری    labor disruptions
عدم صلاحیت    lack of jurisdiction
مالک-موجر    landlord
رانش زمین    landslide
زبان داوری    language of the arbitration
تاخیر در پرداخت-تاخیر تادیه    late payment
ایفای تعهد تاخیر شده    late performance
عیوب پنهان    latent defects
مشخص کردن-تعیین کردن    lay down
تعیین کردن هزینه‌ها    lay down the charges
نشت مواد رادیواکتیو و سمی    leakage of any radioactive and toxic materials
اجاره کردن-اجاره دادن    lease
اجاره کردن از کسی    lease from somebody
اجاره دادن به کسی    lease to somebody
مال الاجاره-عین مستاجره    leasehold
مستاجر    leaseholder
ترک کردن سایت در کوتاه ترین زمان ممکن    leave the site as soon as reasonably possible
آدرس قانونی    legal address
حق ارتفاق قانونی    legal easement
هزینه قانونی    legal fee
اخطار حقوقی    legal notice
اقدام قضایی یا حقوقی    legal or judicial action
دادرسی قانونی    legal proceeding
انتقال فاکس خوانا    legible facsimile transmission
قانونگذاری- قانون موضوعه    legislation
مالک قانونی    legitimate owner
مستاجر    lessee
موجر    lessor
اجاره دادن چیزی    let something
اجاره دادن-اجاره    let(to), let
اجازه دهنده    letter
اعتبار اسنادی    letter of credit
تعهدنامه جبران خسارت    letter of indemnity
سطح محرمانگی    level of confidentiality
وضع کردن مالیات بر خدمت    levy tax on services
قانون محل وقوع مال    Lex Situs ‪(Lat.)‬
مسوولیت تاخیر    liability for delay
مسوول بودن برای کلیه خساراتی که به دلیل فسخ به طرف دیگر تحمیل شده    liable for all losses incurred by the other party due to termination ‪(be)‬
مسوول نقض تعهد    liable for failure
در قبال دیگری مسوول بودن    liable to the other ‪(be)‬
نرخ پیشنهادی بین بانکی لندن    LIBOR ‪(London interbank offered rate)‬
اقلام تحت لیسانس    Licensed Articles
گرو-رهن    lien
رعد و برق    lightning
حد پوشش    limit of coverage
محدود کردن مسوولیت    limit the liability
محدودیت در خصوص ... اعمال نمی گردد    limitation shall not apply to
محدودیت‌ها    limitations
تصفیه    liquidation
مدیر تصفیه    liquidator
دعوی قضایی    litigation
دعوای قانونی نقض تعهد    litigation of the breach
تعطیلی کار از طرف کارفرما    lockouts
از دست دادن حق فسخ    lose right of termination
کمترین قیمت    lowest price
قیمت یک قلم    lump sum price
ماشین آلات    machinery
عمومی کردن اطلاعات    made public information
پست شده با رسید برگشتی    mailed by return receipt
محرمانه نگه داشتن و در محرمانگی باقی داشتن    maintain and keep confidential
نگهداشتن پوشش    maintain coverage
معتبر نگهداشتن گواهی بیمه    maintain in effect insurance policy
کلیه اطلاعات را در نهایت محرمانگی نگه داشتن    maintain in strictest confidence all information
{معتبر} نگهداشتن بیمه    maintain insurance
حفظ کردن موکد محرمانگی    maintain strictly its confidentiality
صادر کردن رای داوری    make an award
اطلاعات را در دسترس شخصی گذاشتن    make available information to somebody
در دسترس کسی قرار دادن    make available something to somebody
تحویل دادن    make delivery
تحویل دادن در پارت‌های متعدد    make delivery in installments
اطلاعات را در دسترس شخص ثالث قرار دادن    make information accessible to third parties
حمل به دفعات نمودن    make partial shipment
کارسازی کردن پرداخت    make payment
مسوول دانستن کسی برای نقض قرارداد    make somebody liable for breach of contract
در امن و امان قرار دادن سایت    make the site safe and secure
واگذار کردن-انتقال دادن    makeover
انعقاد قرارداد ارفاقی با طلبکاران    making a composition arrangement with creditors
روش جبران-وضعیت جبران    manner of the cure
بلای ناگهانی دریایی    marine catastrophe
وضعیت زناشویی    marital status
بالا بردن نرخ فروش -سود توزیع کننده کالا    mark up, mark up
مارک یا برچسب محرمانه خوردن    marked ‎/ labeled confidential
قیمت بازار    market price
مالکیت قابل واگذاری    marketable title
اسناد    material
نقض تعهد اساسی    material breach
مواد-مصالح    materials
وسیله پرداخت    means of payment
سازش    mediation
وضعیت پزشکی    medicaid status
مطابقت کردن با تعهدات پرداخت    meet payment obligations
کالا    merchandise
قابل معامله    merchantable
روش جبران تلف    method of compensation for loss
روش پرداخت    method of payment
موقعیت زمانی    milestone
کودتای نظامی    military coup
ماده معدنی و هیدروکربن    mineral and hydrocarbon
نقض تعهد جزیی    minor breach
تصرف غیر قانونی اطلاعات-سوء استفاده از اطلاعات    misappropriation of the information
تحویل اشتباه    misdelivery
استفاده نادرست از اطلاعات    misuse of information
کاهش دادن تلف و خسارت    mitigate the loss or damage
روش حمل    mode of shipment
قیمت مناسب    moderate price
اصلاح-تغییر    modification
اصلاح کردن-تغییر دادن    modify
پرداخت مالی    monetary payment
آپارتمان مسکونی    multifamily residential
با توافق طرفین    mutual agreement ‪(by)‬
توافق دوجانبه    mutual consent
تعهد طرفینی    mutual obligation
منشا ملی    national origin
بلای طبیعی    natural disaster
حق ارتفاق طبیعی    natural easement
سهل انگاری    negligence
خالص    net
شخص ثالث بی طرف    neutral third party
خسارات اسمی    nominal damages
انتخاب نمودن    nominate
عدم استخدام-عدم بکارگماری    non recruitment
اجرت غیر قابل استرداد    nonrefundable fee
طرف غیر متاثر {از فورس ماژور}    non-affected party
طرف نقض نکننده    non-breaching party
عدم رقابت    non-competition
ایفای تعهد غیر مطابق    non-conforming performance
طرف نقض نکننده    non-defaulting party
عدم تحویل    non-delivery of
غیر انحصاری    non-exclusive
تاخیر غیر مجاز    non-excusable delay
قانون عدم مداخله    non-intervention law
اعتبار اسنادی غیر فعال    non-operative letter of credit
عدم پرداخت    non-payment
عدم ایفا    non-performance
عدم درخواست-عدم تقاضا    non-solicitation
غیر قابل انتقال    non-transferable
اعتبار اسنادی غیر قابل انتقال    non-transferable letter of credit
استهلاک-فرسودگی عادی    normal wear and tear
اخطار    notice
با اخطار کتبی به    notice in writing (by) to
اخطار {وجود} عیب    notice of a defect
اخطار داوری    notice of arbitration
تبدیل تعهد یا مدیون    novation
تشعشعات هسته ای    nuclear radiations
بطلان-بی اعتباری    nullity
عین مستاجره    object of lease
رد-اعتراض    objection
تعهد ناشی از الزام قانون    obligation by operation of law
رعایت تعهدات    observance of obligations
اخذ پوشش بیمه ای    obtain insurance coverage
عیوب علنی    obvious defect
به سبب یا ناشی از    occasioned or caused by
بنا بر صلاحدید ...    of its own volition/discretion/opinion
پیشنهاد کردن- پیشنهاد (در مناقصه و مزایده)    offer(to), offer
ملک اداری    office building
ماموران    officers
تهاتر کردن    offset
ترک فعل    omission
در    on
در اولین روز ممکن    on any earlier date
در اجاره    on lease
بر اساس ماهیانه    on monthly basis
بر اساس درصد تکمیل هر فعالیت    on the basis of percentage completion of each activity
بر اساس تحقق زودترِ    on the earlier of
بنا بر دستور کتبی کارفرما    on the written order of the client
به محض تحویل-در برابر تحویل    on/upon delivery
دشوار-طاقت فرسا    onerous
اعتبار اسنادی فعال    operative letter of credit
رد کردن    opt out
شکست یا آسیب فیزیکی شناور    or breakdown or injury of vessels
شفاهی یا کتبی    oral or written
ترتیب اولویت    order of precedence
دیگر بلايای ناگهانی    other catastrophes
دیگر شروط با ماهیت مشابه    other causes of a similar nature
از دست دادن صلاحیت    ouster of jurisdiction
کالای ترخیص شده    out of bond
شیوع    outbreak
مبلغ کل    overall payment
مغلوب کردن    overbear
غلبه کردن-فایق آمدن    overcome
پیک سریع شبانه    overnight courier
پرداخت مازادشده    overpaid
پرداخت مازاد    overpayment
براندازی حکومت    overthrow of the government
بیش از وقت معین-اضافه کاری    overtime
بدهکار بودن-مدیون بودن    owe
قابل پرداخت    owing
مالک    owner
پرداخت شده    paid
هیات داوران    panel of arbitrators
قطعه زمین    parcel of land
شرکت مادر    parent company
حمل به دفعات    partial shipment
اصحاب دعوی    parties to dispute
داور انتخابی یک طرف    partisan arbitrator
مشارکت    partnership
طرفی که مدعی فورس ماژور است    party claiming force majeure
طرفی که رجوع به داوری را آغاز می‌نماید    party initiating recourse to arbitration
داور انتخابی یک طرف    party-appointed arbitrator
انتقال یافتن به    pass to
حق ثبت اختراع    patent
عیوب ظاهری    patent defects
اختراع ثبت شده یا ثبت نشده    patented or unpatented invention
پرداخت کردن-جبران کردن    pay
باز پرداخت    pay back
نقد دادن    pay down
پرداخت كردن تمام دیون    pay off
سند پرداخت    pay order
پرداخت درصدی از مبلغ قرارداد که نمایانگر درصد کار انجام شده است    pay percentage of the contract price reflecting the percentage of the work performed
قابل پرداخت    payable
پرداخت-وجه-کارسازی    payment
مکانیزم پرداخت    payment mechanism
طرزپرداخت    payment regime
برنامه پرداخت    payment schedule
مبالغی که از تاریخ فسخ لازم الادا بوده و هنوز پرداخت نشده است    payments that have been earned and remain unpaid as of the date of termination
جریمه    penalty
انجام دادن-ایفا نمودن    perform
اجرا کردن قرارداد    perform contract
انجام دادن خدمت    perform service
ضمانت انجام تعهدات بانکی    performance bank guarantee ‪(PBG)‬
ضمانت انجام تعهدات    performance guarantee
بیش از حد طاقت فرسا شدن ایفای تعهد    performance of obligation become excessively onerous
مخاطرات دریایی    perils of the sea
برای مدت زمان    period of ‪(for a)‬
اجازه استفاده دادن از مالکیت معنوی    permit use of the IP
اجازه داشتن برای استفاده از اطلاعات    permitted to make use of information
دائمی    perpetual
اجاره مادام العمر    perpetual lease
نقض تعهد مصرانه    persistent breach
آسیب جسمی    personal injury
مالیات بر اموال شخصی    personal property tax
معلولیت ذهنی یا فیزیکی    physical or mental handicap
اعتصاب و جلوگیری از ورود سایرین به محل کار    picketing
دزدی دریایی    piracy
مکان داوری    place of arbitration
محل تولد    place of origin
قرار داده شدن در وضعیت مدیریت رسمی یا اداره شرکت از سوی امین منصوب دادگاه    placed under official management or receivership
طاعون-بیماری مسری    plague
کاهش شدید قیمت    plunge of price
بیمه نامه    policy
هر بخش از اطلاعات    portion of the information ‪(any)‬
بخشی از پرداخت    portion of the payment
تصرف مالکیت معنوی    possession of IP
مقدورالتسلیم    possible of delivery
به تاخیر‌انداختن-به تعویق‌انداختن    postpone
تاخیراندازی-تعویق    postponement
افزایش قدرت و قطع برق    power surges or outages
اقدام احتیاطی    precaution
اولویت-تقدم    precedence
تعهد قبلی کردن    pre-engage
عیوب از قبل موجود    pre-existing defects
اماکن    premises
حق بیمه    premium
شرایط مطلوب    premium condition
تهیه کردن    prepare
ارائه دادن اطلاعات    present information
محفوظ نگه داشتن محرمانگی اطلاعات    preserve the confidentiality of information
داور مرضی الطرفین-سرداور    presiding arbitrator
امواج فشار ناشی از هواپیما یا سایر وسایل هوایی که در سرعت‌های صوتی یا فرا صوتی حرکت می‌کنند    pressure waves caused by aircraft or other aerial devices travelling at sonic or supersonic speeds
غالب شدن    prevail
محکوم له    prevailing party
قیمت بازار    prevailing price
جلوگیری کردن    prevent
مبلغ    price
تغییر قیمت    price variation
لیست قیمت    pricelist
نرخ پایه    prime rate
رابطه اصیل و نماینده    principal-agent relationship
اولویت-تقدم    priority
روش و اثر فسخ-روش و اعتبار فسخ    procedure and effect of termination
دعوی-دادرسی    proceeding
فراهم کردن-تهیه کردن    procure
تدارک-تامین    procurement
پروفورما اینویس    proforma invoice
پرداخت مرحله ای-پرداخت بر اساس پیشرفت کار    progress payment
تاخیر طولانی    prolonged delay
تعلیق مدت دار    prolonged suspension
سفته    promissory note
تحویل فوری    prompt delivery
پرداخت فوری    prompt payment
اطلاع فوری به طرف دیگر    promptly notify the other party
تحویل مناسب    proper delivery
صورت وضعیت مناسب    proper invoice
کارکرد مناسب تجهیزات    proper operation of equipment
خسارت به مال    property damage
به نسبت-متناسب    proportional
مبلغ متناسب    proportionate amount
اختصاصی    proprietary
حق اولویت    proprietary right
اطلاعات محافظت شده    protected information
باشگاه حمایت و جبران خسارت    protection and indemnity club ‪(P&I Club)‬
تاخیر طولانی مدت-تاخیر مدید    protracted delay
تهیه کردن    provide
تهیه اطلاعات برای اشخاص ثالث    provide information for third party
تهیه کردن بیمه    provide insurance
موادی که حتی پس از فسخ بایستی اجرا شوند    provision which is to operate even after termination
مبلغ مشروط    provisional sum
مواد، تعهدات یا شرایط قرارداد    provisions, covenants or conditions of contract
اختلال عمومی    public disorder
دشمن عمومی    public enemy
انتشار    publicity
منتشر کردن اطلاعات    publish information
ایفای تعهد با تاخیر    punctual performance
خسارات تنبیهی    punitive damages
خریدن    purchase
سفارش خرید    purchase order
خریدار    purchaser
دنبال نمودن حل و فصل اختلاف    pursue resolution
اجاره دادن    put out on lease
تدابیر کیفی    qualitative measures
کیفیت    quality
تدابیر کمی    quantitative measures
کمیت    quantity/‎ quantitate
قرنطینه یا اپیدمی    quarantine or epidemic
حق شبیه به حق ارتفاق    quasi easement
موضوع متنازع فیه    question in dispute
هر موضوعی راجع به ایجاد، اعتبار یا خاتمه    question regarding existence, validity or termination ‪(any)‬
اجرت المثل    quit rent
اعلام قیمت    quotation
قیمت دادن-اعلام بها کردن    quote
نژاد    race
حداکثر اجاره را بر ملکی بستن    rack rent
بارنامه ریلی    railway bill
نرخ    rate
سقف مجاز قیمت    rate cap
اختلاف نرخ    rate discrimination
نرخ تنزیل    rate of discount
نرخ تورم    rate of inflation
نرخ پرداخت    rate of payment
نرخ بازده    rate of return
جیره بندی یا سهمیه بندی، چه الزام از طریق قانون باشد چه حکم یا مقررات    rationing or allocation, whether imposed by law, decree or regulation
ملک غیر منقول    real property
هزینه‌ها و حق الوکاله معقول    reasonable attorney fees and costs
مراقبت و مهارت منطقی    reasonable care and skill
هزینه‌های منطقی    reasonable charges
تاخیر منطقی در    reasonable delay in
شورش-یاغی گری    rebellion
اداره شرکت از سوی امین منصوب دادگاه    receivership
طرف دریافت کننده    receiving party
دریافت کننده    recipient
طرف دریافت کننده    recipient party
عمل از روی غفلت    reckless act
تخلف از روی سهل انگاری    reckless misconduct
احراز و اجرای رای داوری    recognition and enforcement of arbitral award
کسر کردن یا نگهداشتن بخشی از بدهی-جبران نمودن    recoup
جبران خسارت کردن    recover damage
قابل استرداد    recoverable
خسارات قابل جبران    recoverable damages
عیوب قابل رفع و اصلاح    rectifiable defects
تصحیح    rectification
تصحیح کردن-برطرف کردن    rectify
برطرف کردن عیوب    rectify any defects
تصحیح نقض    rectify breach
برطرف کردن تلف یا خسارت متحمله    rectify the loss or damage incurred
اعتبار اسنادی با شرط قرمز    red clause letter of credit
بازخرید کردن-فک رهن کردن    redeem
بازتحویل    redelivery
کاهش دادن    reduce
داور    referee
بازپس دادن پیش پرداخت بابت کالای تحویل نشده    refund the down payment of undelivered goods
قابل بازپرداخت-قابل استرداد    refundable
امتناع یا عدم توانایی پیمانکار    refusal or the inability of the contractor
پست سفارشی    registered post
مقررات یا اعمال حکومتی    regulation or governmental acts
مبالغ بازپرداختی    reimbursable payments
بازپرداخت کردن-مسترد کردن    reimburse
بازپرداخت    reimbursement
بانک باز پرداخت کننده    reimbursing bank
مربوط به قرارداد حاضر و هر الحاقیه بعدی قرارداد حاضر    relating to this contract and any subsequent amendments of this contract
آزاد کردن (سپرده)    release
از مسوولیت رهانیدن طرفین    release both parties from their obligation to effect
انتشار داده و اطلاعات به شخص ثالث    release data and information to somebody
دوباره اجاره دادن    relet
آدرس مربوطه    relevant address
بانک قابل اعتماد    reliable bank
اثر تاریخی    relic
برطرف کردن‌هاردشیپ در حالتی که برای طرفین منصفانه باشد    relieve hardship in a manner equitable to both parties
مذهب    religion
باقی ماندن    remain
باقی مانده مبلغ    remainder of payment
باقی قرارداد    remainder of the contract
مفاد باقیمانده    remaining provisions
عیب قابل توجه    remarkable defect
تدابیر جبرانی-تدابیر اصلاحی    remedial measures
جبران کردن قصور یا عدم ایفای تعهد    remedy default
جبران کردن-جبران-جبران خسارت    remedy(to), remedy
کارسازی کردن    remit
برطرف نمودن سبب تاخیر    removal of the cause of the delay
برطرف کردن تعارض منفعت    remove the conflict of interest
برطرف کردن عیوب و نواقص    remove the defects and deficiencies
حق الزحمه-اجرت-اجرت المثل    remuneration
ارائه دادن-انجام دادن    render
اجرای کردن رای    render a decision
بی اعتبار یا غیر الزام آور کردن مفاد    render invalid or unenforceable provision
بسیار شاق کردن ایفای تعهد    render performance much more burdensome
ارائه دادن خدمت    render services
ناتوان کردن کسی در ایفای تعهدات    render somebody unable to perform obligation
مذاکره دوباره    renegotiation
تمدید کردن    renew
تمدید    renewal
تعمیر کردن    renovate
بدون مبلغی برای اجاره    rent free
اجرت المسمی    rent proper
اجاره کردن-اجاره دادن-مبلغ اجاره    rent(to), rent
موجر-مستاجر    renter
تعمیر کردن یا تعویض با محصول یا قطعات مشابه    repair or replacement with a comparable
product or component
بازگرداندن پرسنل    repatriate personnel
باز پرداخت-غرامت    repayment
ضمانت استرداد پیش پرداخت    repayment guarantee
نقض تعهد اساسی مکرر    repeated material breach
جایگزین کردن یا تعمیر کردن    replace or repair
بیان کردن-نشان دادن    represent
معرفی-ارائه    representation
بازتولید    reproduction
منفسخ    repudiated
از {ایفای} قرارداد شانه خالی کردن    repudiation of the Contract
بانک مشهور    reputable bank
درخواست به تاخیر‌انداختنِ ...    requests a postponement in
مصادره یا ضبط (از سوی دولت)    requisition
محفوظ داشتن حق فسخ    reserve the right to terminate
ملک مسکونی    residential property
کاربری مسکونی    residential purpose
برطرف کردن عیب    resolve the defect
برطرف کردن تاخیر    resolve the delay
حل و فصل گردد    resolved ‪(to be)‬
حل و فصل شدن از طریق داوری    resolved by arbitration
مراجعه    resort
متوسل شدن به دعوی قضایی    resorting to litigation
مدیران مرتبط    respective directors
زیر مجموعه‌های مرتبط    respective subsidiaries
بازپرداخت-غرامت    restitution
بازپرداخت هر آنچه تامین شده است    restitution of whatever it has supplied
اعتبار اسنادی محدود شده    restricted letter of credit
منجر شدن به    result in
ناشی شدن از    resulting from
ناشی از اعمال یا حوادث خارج از کنترل منطقی    resulting from acts or events beyond reasonable control
از سرگیری ایفای {تعهد} تحت قرارداد به محض برطرف شدن سبب    resume performance under the contract as soon as such cause is removed.
بازگشت به کار    resumption of the work
نگه داشتن (مبلغ)    retain
نگهداشتن-اجیر کردن    retain
ودیعه-سپرده حسن انجام کار    retain age
حفظ کردن حقوق مالکیت معنوی    retain Intellectual Property Rights
اجیر کردن فردی برای ارائه خدمت    retain one to provide service
ضامن – تضمین کننده-حق المشاوره ثابت و مقطوع وکيل دائمى قرارداد -پرداخت دستمزد وکيل دائمى    retainer
نگهداری (مبلغ)-مبلغ مکسوره    retention
عودت ضمانت نامه    return of guarantee
بازنگری در مفاد قرارداد به دلیل شرایط اقتصادی یا بازار تغییر یافته    review the provisions of contract in light of changed economic or market conditions
بازبینی کردن-اصلاح کردن    revise
بازنگری قرارداد    revision of contract
اعتبار اسنادی قابل برگشت    revocable letter of credit
انقلاب    revolution
اعتبار اسنادی گردشی    revolving letter of credit
دوباره کاری کردن-دوباره کاری    rework
حق    right
حقوق و مسوولیت‌هایی که تا تاریخ فسخ ایجاد شده‌اند    rights and liabilities that have accrued up to the time of termination
حقوق و تعهدات    rights and obligations
حق ارتفاق    rights-of-way
شورش    riot
ریسک تلف    risk of loss
نقش و مسوولیت    role and responsibility
حق الامتیاز    royalty
قیمت مصوب-قیمت روز    ruling price
خرابکاری    sabotage
مالیات بر فروش    sales tax
تحریم    sanction
حرمت قراردادها    sanctity of contracts
محافظت کردن کسی از و در برابر    save somebody from and against
جدول نرخ    schedule of rate
محل داوری    seat of the arbitration
محل، مکان حقوقی داوری    seat or legal place of arbitration
پرداخت ایمن، شفاف و قابل اعتماد    secure, transparent and trustworthy payment
اوراق بهادار    securities
تبعیض نژادی    segregation
توقیف کارها    seizure of works
انتخاب داور(ان)    selection of arbitrator‪(s)‬
فروختن    sell
فروختن اطلاعات    sell information
فروشنده    seller
فرستاده شده با پست سفارشی یا پست سفارشی دو قبضه    sent by registered or certified mail
جدا    separate
شخص جداگانه    separate entity
علامت (تجاری) خدمت    service mark
سفارش خدمت    service order
تامین کننده خدمت    service-provider
تهاتر کردن (ادعا یا دین)    set off
بیان کردن-ذکر کردن    set out
به وضوح توضیح دادن    sets forth
مصالحه کردن-حل و فصل -سازش    settle
از طریق داوری حل و فصل گردد    settled by arbitration
گواهی مفاصاحساب    settlement certificate
تفکیک پذیر    severable
قرارداد قابل تفکیک به چند تعهد مستقل    severable contract
هوای بد    severe weather
جدابودن از    severed from
جنسیت    sex
گرایش جنسی    sexual orientation
در صورت تحقق ... نافذ می‌باشد    shall be effective upon
اثر نداشتن بر تعهدات و مسوولیت‌هایی که قبل از فسخ ایجاد شده‌اند    shall not affect liabilities/obligations that have accrued prior to the termination
سهامداران    shareholders
نقطه حمل    shipping point
در یک زمان-با هم    simultaneously
تک پرداخت نهایی    single final payment
محل-مقر    SITUS
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه    slot charter
سازمان تامین اجتماعی    social security organization ‪(SSO)‬
داور واحد- داور منفرد    sole arbitrator
درخواست نمودن از کسی    solicit somebody
در نتیجه تخلف فردی    somebody’s violation ‪(as a result of)‬
منبع پرداخت    source of payment
تلاش به خرج دادن    spare effort
لوازم یدکی    spare parts
خسارات خاص    special damages
مفاصاحساب بیمه تامین اجتماعی    SSO clearance certificate
اعتبار اسنادی ضمانتی    stand-by letter of credit
تاریخ شروع    starting date
ادعانامه-دادخواست    statement of claim
دفاعیه    statement of defense
قانون موضوعه    statute
معتبر باقی ماندن    stay valid
متوقف کردن کلیه کارها    stop all works
طوفان    storm
زمان واقعی    straight time
اجرای قوی    strict performance
اعتصاب    strike
ساختار-ساختمان    structure
قرارداد فرعی بستن    sub-contract ‪(to)‬
پیمانکار فرعی    sub-contractor
انتقال فرعی دادن    sub-demise‪(to)‬
مشمول داوری بودن    subject to arbitration
اجاره فرعی دادن    sublease‪(to)‬
اجاره فرعی دادن    sublet‪(to)‬
ارائه دادن-تسلیم کردن    submit
باید تسلیم گردد به    submitted to ‪(to be)‬
احضار کردن    subpoena‪(to)‬
نیابت-جانشینی    subrogation
پرداخت بعدی    subsequent payment
تاخیر بعدی-تاخیر متعاقب    subsequent delay
نقض تعهد اساسی    substantial breach
عیوب ذاتی-عیوب ماهوی    substantive defects
اثر اساسی و مهم    substantive effect
قانون ماهوی    substantive law
جانشین کردن-جایگزین کردن-جایگزین    substitute(to) - substitute
داور جایگزین-علی البدل    successor arbitrator
قائم مقام‌ها    successors
برای یک بار یا چند بار    such time or times ‪(for)‬
متضرر شدن-متحمل شدن    suffer
متضرر شدن از تاخیر    suffers delay ‪(to)‬
سبب کافی    sufficient cause
دادخواست    suit
(کالا) برای هدف و استفاده در نظر گرفته شده مناسب است    suitable for the purpose and use is intended
خلاصه دلایل، مبناها (ی تصمیم گیری) و رای صادره    summary of facts; a rationale; and the award made
جایگزین شدن-لغو کردن    supersede
تکمیل کردن-ضمیمه شدن به-ضمیمه-متمم    supplement(to) - supplement
تدارکات-موجودی    supplies
مستند شدن به دلیل کافی و معقول    supported by reasonably sufficient evidence
اسناد پشتیبان-اسناد مثبته    supporting documents
ضمانت نامه    surety bond
از میان برداشتن-برطرف کردن    surmount
مالیات اضافی    surtax
بقاء-ابقاء    survival
بیشتر زنده بودن    survive
باقی بودن بعد از کنسلی یا انقضای قرارداد    survive the cancellation or termination of contract
باقی بودن بعد از پایان قرارداد    survive the completion of the performance of contract
بقاء-ابقاء    survivorship
تعلیق نمودن-معلق کردن-متوقف نمودن    suspend
معلق نمودن در تنها ... وضعیت    suspend in only … circumstances
معلق شدن بر پایه دستور دادگاه    suspended under an order of court
تعلیق    suspension
برگرداندن اسناد هزینه    suspension of vouchers
اتخاذ کلیه تدابیر برای حفاظت از محرمانگی    take all measures to protect the secrecy
اتخاذ اقدامات احتیاطی منطقی    take all reasonable precautions
تحویل گرفتن-قبض کردن-اقباض    take delivery of
نافذ شدن    take effect on
اجاره کردن چیزی    take on charter something
اجاره کردن    take on lease
دراختیار گرفتن بعد از فسخ    take possession after termination
تقدم داشتن بر    take precedence over
اجاره کردن چیزی    take something on lease
تهیه سوابق کارهای انجام شده    taking record of the works executed
مالیات    tax
اداره مالیات    tax authority
مفاصاحساب مالیاتی    tax clearance
معافیت مالیاتی    tax exemption
وضع مالیات-مالیات بندی    taxation
انتقال تلگرافی    telegraphic transfer ‪(T/T)‬
تندباد    tempest
به صورت موقت    temporarily
ساختمان‌های موقت در سایت    temporary buildings on site
مستاجر    tenant
وابسته به مدت تصرف يا اجاره    tenruial
اجاره داری    tenure
مدت-دوره    term
فسخ کردن-خاتمه دادن یا یافتن-منقضی شدن    terminate
فسخ کردن به صورت خودکار    terminate automatically ‪(to)‬
فسخ کردن کلی یا جزیی    terminate in whole or in part
فسخ کردن قرارداد حاضر در هر بخشی در این خصوص    terminate this contract, or any part hereof
طرف فسخ کننده    terminating party
فسخ-خاتمه-انقضا    termination
تاریخ انقضاء-تاریخ فسخ    termination date
فسخ به دلیل نقض تعهد    termination for breach
فسخ با علت    termination for cause
فسخ بدون علت-خاتمه    termination for convenience
فسخ به دلیل عدم ایفای تعهد    termination for default
غرامت فسخ    termination indemnity
فسخ از جانب پیمانکار    termination of contract at the instance of the contractor
انقضاء تعهد    termination of obligation
فسخ با علت    termination with cause
فسخ بدون علت    termination without cause
تاریخ فسخ    termination date
موارد فسخ    termination events
فسخ به علت نقض تعهد اساسی مکرر    termination for repeated material breach
تروریسم    terrorism
گواهی شهود حاضر در جلسه رسیدگی    testimony of witnesses presented at the hearing
نقض تعهد مورد تهدید از مفاد قرارداد    threatened breach of provisions of agreement
موج بزرگ    tidal wave
جزر و مد (به غیر از جزر و مد طبیعی)    tide ‪(other than normal tides)‬
محدودیت زمانی    time bar
اجاره دادن دربست زمانی    time charter party
حد زمانی    time limit
برنامه زمانی    time schedule/schedule of time
جدول زمانی    timeline
جدول زمانی    timetable
زمان تحویل    timing of delivery
مالکیت-عنوان    title
انتقال مالکیت    title passage
انتقال مالکیت    title transfer
ناقض تعهد بودن به جهت تاخیر در تحویل    to be in default on account of delay in delivery
کیفیت مناسب داشتن    to be of fine quality
در کیفیت رضایت بخش بودن    to be of satisfactory quality
نقض کردن-نقض    to breach, breach
رشوه دادن- رشوه    to bribe- bribe
انتخاب کردن داور    to designate arbitrator
معاف نمودن از مسوولیت    to exclude the liability
به حسابِ    to the account of the
تا جایی که اجرایی باشد    to the extent practicable
تا بیشترین حدی که قانون اجازه می‌دهد    to the fullest extent permitted by law
گردباد    tornado
قیمت کلی قرارداد    total contract price
نقض تعهد کلی یا جزیی    total or partial breach of obligations
ارزش کلی    total value
پوشش تجاری-لباس تجاری    trade dress
نام تجاری    trade name
راز تجاری    trade secret
علامت تجاری    trademark
هزینه انتقال    transaction cost
انتقال دادن-منتقل کردن    transfer
منتقل کردن اطلاعات    transfer information
اعتبار اسنادی قابل انتقال    transferable letter of credit
اعتبار اسنادی ترانزیت    transit letter of credit
فرستاده شده از طریق پست الکترونیکی    transmitted by electronic mail
فرستاده شده از طریق فاکس    transmitted by facsimile
شفافیت    transparency
حمل مرکب دریایی    transshipment
محرمانه فرض کردن و تلقی کردن و محسوب داشتن    treated/deemed/considered as confidential
سونامی    tsunami
شهریه    tuition
مذاکره دوجانبه    two-tier negotiation
گردباد    typhoon
داوری کردن -داور-داوری    umpire(to), umpire
کپی غیر مجاز مالکیت معنوی    unauthorized copy of the IP
افشای غیر مجاز اطلاعات    unauthorized disclosure of information
تصرف غیر مجاز    unauthorized possession
غیرقابل اجتناب    unavoidable
تاخیر غیر قابل اجتناب    unavoidable delay
غیر مشروط    unconditional
اعتبار اسنادی تایید نشده    unconfirmed letter of credit
عیوب اصلاح نشده    uncorrected defects
اجاره دست دوم-اجاره فرعی    under lease
تعهد داشتن    under obligation
پرداخت کمتر از پرداخت مقرر    underpayment
توافق    understanding
برعهده گرفتن-متعهد شدن    undertake
تعهدنمودن    undertake
تعهد    undertaking
مبلغ غیر اختلافی    undisputed amount
تاخیر ناروا    undue delay
غیرالزام آور    unenforceable
تاخیر غیر مجاز    unexcused delay
حادثه غیر قابل انتظار    unexpected event
رقابت غیرمنصفانه    unfair competition
غیر قابل پیش بینی    unforeseeable
مقررات متحدالشکل برای ضمانتنامه‌های عندالمطالبه    uniform rules for demand guarantee ‪(URDG)‬
قیمت واحد-بهای واحد    unit price-unitary price
حوادث غیر قابل پیش بینی که به صورت اساسی موازنه قرارداد را تغییر می‌دهند    unpredicted events that fundamentally alter the equilibrium of a contract
برگه پیشنهاد بدون قیمت    unpriced
عیوب تصحیح نشده    unresolved defects
واریز نشده    unsettled
تا حداکثر مدت زمان ... ماه    up to the maximum period of … months
به محض اخطار کتبی ... روزه    upon ... days written notice
به محض تحقق هر کدام زودتر از ...    upon the earliest to occur of
بنا بر اختیار ...    upon the election by
در صورت تحقق هر یک از موارد زیر    upon the occurrence of any of the following events
تشجیع نمودن- اصرار کردن    urge
به کار بردن تلاش‌های منطقی و تجاری برای ادامه یا ازسرگیری ایفای تعهد    use commercially reasonable efforts to continue or resume performance
به کار بردن تلاش‌های منطقی جهت جبران وضعیت به صورت فوری    use reasonable efforts to remedy the situation immediately
استفاده کردن از داده و اطلاعات    use the data and information
قدرت غصب شده    usurped power
تخلیه کردن    vacate
معتبر    valid
مالکیت معتبر    valid title
اعتبار    validity
مالیات بر ارزش افزوده    value added tax ‪(VAT)‬
خرابکاری    vandalism
تغییر دادن-عوض کردن    vary‪(to)‬
گواهی ثبت نام ارزش افزوده    vat registration certificate
پارکینگ    vehicle parking
خریدار    vendee
فروشنده    vendor
محل دادرسی-حوزه صلاحیت دادگاه    venue
واگذار کردن حق یا مال    vest in
نقض مالکیت معنوی    violation of IP
فورس ماژور    vis divina/‎ vis major ‪(Lat.)‬
قیمت متغیر    volatile price
فعالیت آتشفشان    volcanic activity
انحلال اختیاری    voluntary winding-up
سند هزینه    voucher
اجاره دادن دربست سفری    voyage charter party
چشم پوشیدن از-اسقاط کردن-از قانون مستثنا کردن    waive
اسقاط کردن هر یک از مفاد    waive any provision
اسقاط نمودن حق هرگونه اعتراض، بازنگری یا رجوع به دادگاه یا دیگر مقامات قضایی    waive irrevocably right to any form of appeal, review or recourse to any court or other judicial authority
اسقاط حق رجوع    waiver of recourse
اسقاط حق    waiver of the right
اسقاط کننده    waiving party
عدم صلاحیت    want of jurisdiction
افراط و تفریط    wanton and reckless
تقصیر سنگین    wanton negligence
جنگ (اعلام شده یا نشده)    war‪(whether declared or not)‬
انبار    warehouse
هوا    weather
تاخیر مربوط به هوا    weather delay
بنا بر هر دلیلی    whatever reason ‪(for)‬
به صورت کلی یا جزیی    wholly or partially
کتمان عمدی    willful concealment
تخلف عمدی    willful misconduct
انحلال-تصفیه    winding-up
با اطمینان دادن‌های کافی از ایفای تعهد در آینده    with adequate assurances of future performance
با اثر فوری    with immediate effect
اعتبار اسنادی با حق مراجعه به طرف معامله    with recourse letter of credit
صرف نظر کردن (از صورت وضعیت)-مسترد کردن (صورت وضعیت)    withdraw ‪(the invoice)‬
نگه داشتن (مبلغ)    withheld
خودداری کردن از ایفای تعهد    withhold performance
طی زمان معقول    within reasonable time
بدون تعهد متناظر {با آن}    without any corresponding obligation
بدون هرگونه تاخیر    without any delay
بدون توقف-بي وقفه    without cease
بدون بررسی    without examination of
بدون نیاز به اثبات    without needing to prove
بدون جریمه    without penalty
بدون خدشه به دیگر حقوق و جبران خسارت‌ ها    without prejudice to other rights and remedies
بدون خدشه به جبران خسارت های قانونی    without prejudice to any legal remedies
اعتبار اسنادی بدون حق مراجعه به طرف معامله    without recourse letter of credit
بدون حق رجوع به دادگاه    without recourse to the court
بدون ابراز دلیل کافی    without showing sufficient cause
بدون تقصیر یا غفلت طرف متاثر {از فورس ماژور}    without the fault or negligence of the affected party
بدون رضایت طرف دیگر    without the other party's consent
بدون تاخیر غیر منطقی    without unreasonable delay

کارهای انجام شده قبل از اخطار فسخ    work performed prior to the notice of termination
کار تکمیل شده مورد رضایت    work satisfactorily completed
روز کاری    working day
مهارت    workmanship
جهانی    worldwide
اظهار کتبی رسمی شده (از طریق دفترخانه)    written notarized statement